در مقاله پیشین، به تفصیل در رابطه با ایراد های وارد بر سیستم مدیریت آب آشامیدنی صحبت شد. پس از تسلط بر این موضوع و تأثیری که بر وخیم تر شدن بحران آب می گذارد، وقت آن رسیده است که با استراتژی ها و راهبرد های پیشنهادی برای بهبود عملکرد مدیریتی و کنترل کمبود آب بیشتر و بهتر آشنا شویم.

پیشنهاد می شود پیش از مطالعه مقاله حاضر، به مقاله «مدیریت آب آبیاری در ایران، بخش نخست: ایرادات» منتشر شده در مجله آتورمگ مراجعه کنید.  

                       

استراتژی­های شروع: «بازاندیشی در نقش کشاورزی در تشدید توسعه ملی ایران، اولین و مهم­ ترین راهبرد برای تضمین مدیریت پایدار آب آبیاری در ایران است». بخش کشاورزی از زمان انقلاب اسلامی ایران به منظور تأمین مواد غذایی، افزایش درآمد های تولیدی غیرنفتی و فقرزدایی در مناطق روستایی، حمایت ­های بسیاری از دولت دریافت کرده است. دسترسی بهتر به داده­ ها و اطلاعات اقلیمی می­ تواند از طریق چندین مسیر به مدیریت پایدار آب کمک کند. اولین قدم در این راستا، تصمیم گیری بهتر در مورد سیستم ­های کشاورزی و منابع آبی، یعنی برنامه ریزی آبیاری، برای به حداقل رساندن خسارات احتمالی و تثبیت درآمد است. ثانیاً، در دسترس بودن پیش‌ بینی ‌های اقلیمی، فرصت ‌هایی را برای مراکز تحقیقاتی فراهم می­ کند تا انواع محصولات جدید و سازگارتر را برای مناطق مختلف معرفی کنند و تنوع محصولات با ارزش را امکان ‌پذیر می ‌سازد و در نهایت می ‌تواند به توسعه روش ‌هایی کمک کند که تولید محصولات کشاورزی و دامی را ارتقا می ‌دهند.

استراتژی­های میانجی­گری: به منظور اطمینان از استفاده پایدار آب آبیاری، روشن شدن وضعیت فعلی و چالش­ های آینده در رابطه با آب و کشاورزی مورد نیاز است. ایران یکی از مناطق کم آب جهان است و سرانه آب شیرین آن حدود 2000 متر مکعب در سال است، با این حال، پیش بینی می ­شود که تا سال 2030 سرانه آن به 1500 متر مکعب در سال کاهش یابد بنابراین، تغییر اقلیم پیامد های مهمی برای بخش کشاورزی به عنوان مصرف‌ کننده اصلی آب، به همراه دارد و انتظار می ­رود تغییرات آب و هوایی تولید محصول را محدود کند، نیاز آبی را افزایش دهد، موجب کاهش درآمد خانواده ­های کشاورز شود و اشتغال به کشاورزی را کاهش دهد. به منظور افزایش انعطاف پذیری در برابر تغییرات آب و هوایی و حفظ امنیت آب، برای سیاست­ گذاران ضروری است که از پیچیدگی سیستم ­های طبیعی آگاهی کامل داشته باشند. به طوری که نگرشی آگاهانه نسبت به خطرات ناشی از توسعه طرح­ های مربوط به افزایش بهره­ برداری از منابع آب داشته باشند، چرا که عدم آگاهی از خطرات، اهمیت رسیدگی به مشکلات و ترویج و اعمال تغییرات فکر نشده، بهبود در کاهش مصرف آب آبیاری را بسیار دشوار می­کند.

                     

استراتژی­های خاتمه: ارتقاء صنایع مبتنی بر کشاورزی و توسعه طرح ­های یکپارچه برای بهبود بهره­ وری آب، دو استراتژی خاتمه کلیدی برای تضمین مدیریت پایدار آب آبیاری هستند. به طور کلی، صنایع مبتنی بر کشاورزی، بنگاه‌ های کوچک یا متوسطی هستند که از طریق تبدیل محصولات کشاورزی به محصولات خوراکی یا غیرخوراکی، این صنعت را گسترش می ­دهند و محصولات کشاورزی را وارد مارکت ­های بزرگ ­تر می­کنند.

                     

راندمان مصرف آب در بخش کشاورزی ایران بسیار پایین است و عملکرد بسیاری از طرح ‌های مدیریت آب چندان رضایت‌ بخش نیست. در این مطلب عوامل حیاتی نشان داده شده اند که مدیریت آب آبیاری را تقویت یا مستهلک می­کنند. تجزیه و تحلیل عمیق این عوامل نشان می دهد که مدیریت آب آبیاری باید عمدتاً بر رفع نقاط ضعف عمده و همچنین کاهش تهدید ها متمرکز شود. در این راستا، تصمیم گیرندگان باید فعالیت ­های مختلفی را برای غلبه بر ضعف ­ها و تهدید های اصلی شناسایی شده توسط تحلیل­ های صورت­ گرفته، انجام دهند.

برای در نظر گرفتن تمام جنبه ‌های استفاده ناکار آمد آب آبیاری در ایران، عوامل مؤثر به به صورت عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، قانونی و محیطی دسته‌بندی می شوند. یافته ­ها حاکی از آن است که مشکلاتی که در مدیریت آب آبیاری با آن مواجه هستیم، پیچیده و چند وجهی هستند. چالش ­های حقوقی، اجتماعی، فناوری و سیاسی به عنوان عوامل کلیدی در شکست مدیریت آب آبیاری شناسایی شدند و مشخص شد که دولت در پیش ­گیری از مشکلات جدی آب آبیاری به موفقیت محدودی دست یافته است. بر اساس مطالعات صورت گرفته، دولت باید در رویکرد خود برای حل مشکلات کنونی بخش ‌های آب و کشاورزی تجدید نظر کند. در این راستا، رایج ‌ترین چالش، تصمیم‌گیری درباره راهکار هایی است که برای تضمین مدیریت پایدار آب آبیاری در ایران باید در نظر گرفته شوند. برای اتخاذ چنین تصمیم مهمی، نیاز است ترکیبی از عوامل خارجی و داخلی که بر اقدامات برنامه ریزی شده در سیستم آب آبیاری تأثیر می­گذارد، مد نظر قرار بگیرند. همچنین، باید برای شناسایی راهبرد های شروع، میانجیگری و خاتمه، تجزیه و تحلیل­ های دقیق صورت بگیرد. «بازاندیشی در نقش تشدید کشاورزی در توسعه ملی»، «افزایش آگاهی و نگرش مدیران نسبت به ریسک طرح‌ های توسعه منابع آب»، «ارتقاء سطح صنایع مبتنی بر کشاورزی» و «تدوین طرح ‌های تلفیقی برای ارتقای بهره‌ وری آب» به عنوان مهم­ ترین راهبرد های بهبود بهره وری آب آبیاری در ایران شناخته می ­شوند. این یافته حاکی از آن است که دولت باید بر راهکارهای اساسی که تأثیرات محسوس­ تری برای مدیریت کارآمد آب آبیاری دارند تمرکز کند. از آن­جایی که ایران کشوری کم‌ آب است، این یافته‌ ها چشم‌انداز مفیدی را برای بهینه‌ سازی استفاده از منابع آبی محدود فراهم می ‌کند.