در تولید ناب و  نظام آراستگی محیط کار هر وقت صحبت از منابع به میان می آید، بحث کارایی مطرح می شود و مفهوم آن بهره گیری از منابع به صورت بهتر، سریع تر، بیش تر و ارزان تر می باشد. برای اینکه بتوانیم حداکثر کارائی از منابع را داشته باشیم، تکنیک ها و ابزارهای مختلفی وجود دارد که یکی از ساده ترین و کاربردی ترین آن ها مفهوم مودا، موری و مورا است که ژاپنی ها برای اولین بار آن را معرفی کردند.

                    

مودا (無駄): زباله

مودا به معنای اسراف و بیهودگی است که با ارزش افزوده منافات دارد. کار با ارزش افزوده فرآیندی است که به محصول یا خدماتی که مشتری مایل است برای آن هزینه بپردازد، ارزش می ‌افزاید. دو نوع مودا وجود دارد، مودا نوع ۱ شامل فعالیت ‌های بدون ارزش افزوده در فرآیند‌هایی است که برای مشتری نهایی ضروری است. برای مثال، بازرسی و تست ایمنی به طور مستقیم به محصول نهایی ارزش افزوده نمی‌ دهد. با این حال، فعالیت‌ های ضروری برای تضمین یک محصول ایمن برای مشتریان هستند. مودا نوع ۲ نیز شامل فعالیت ‌های بدون ارزش افزوده در فرآیند‌ها می ‌شود، با این تفاوت که برای مشتری غیر ضروری هستند. در نتیجه باید مودا نوع ۲ حذف شود.

هفت دسته زباله‌ تحت عنوان "انواع مودا" وجود دارد که از مخفف TIMWOOD پیروی می ‌کنند و عبارتند از حمل و نقل (Transportation): جابجایی اضافی محصول،موجودی (Inventory): موجودی بیش از نیاز کالا و مواد خام، حرکت (Motion): جابجایی اضافی ماشین یا افراد، انتظار (Waiting)،تولید بیش از حد (Overproduction)، پردازش بیش از حد (Over-processing) ونقص (Defects).

                     

موری (無理): سربار

موری به معنای سنگینی بیش از حد، غیرممکن یا غیرمنطقی است. موری می ‌تواند ناشی از مورا باشد و در برخی موارد به دلیل حذف بیش از حد مودا (ضایعات) از فرآیند ایجاد شود. موری همچنین زمانی وجود دارد که ماشین ‌ها یا اپراتور‌ها برای بیش از ۱۰۰٪ توانایی تکمیل یک کار یا به روشی ناپایدار استفاده شوند. موری در یک دوره زمانی می ‌تواند منجر به غیبت کارکنان، بیماری و خرابی ماشین‌ ها شود. استاندارد کردن کار، می ‌تواند با طراحی فرآیند‌ های کاری به گونه‌ ای که حجم کار را به طور یکنواخت توزیع کند و هیچ کارمند یا تجهیزات خاصی را سنگین نکند، به جلوگیری از موری کمک کند.

                   

مورا (斑): ناهمواری

مورا به معنای ناهمواری، عدم یکنواختی و بی ‌نظمی است. مورا دلیل وجود هر یک از ضایعات ذکر شده در بالا است. به عبارت دیگر، مورا حرکت می ‌کند و به مودا منتهی می ‌شود. به عنوان مثال، در یک خط تولید، محصولات باید از چندین ‌ایستگاه کاری در طول فرآیند مونتاژ عبور کنند. زمانی که ظرفیت یک‌ایستگاه از‌ایستگاه ‌های دیگر بیش تر باشد، شاهد انباشت زباله به شکل تولید بیش از حد خواهیم بود. هدف یک سیستم تولید، این است که حجم کار را تراز کند تا ناهمواری یا انباشت زباله وجود نداشته باشد.

از طریق سیستم ‌های «Just-In-Time» و سایر استراتژی ‌های مبتنی بر کشش، که تولید بیش از حد و موجودی اضافی را محدود می ‌کنند، می ‌توان ازMura اجتناب کرد. مفهوم کلیدی یک سیستم Just-In-Time، ارائه و تولید قطعه مناسب، به مقدار مناسب و در زمان مناسب است.

بر حسب تعریف مودا، موری و مورا، شرکت های بزرگ، به منظور برآورد دقیق تر روند سوددهی، به بررسی تخصصی "اتلاف" در سیستم تولیدشان پرداختند، از جمله آن ها، شرکت تویوتا بود که نتایج تحقیقات انجام شده توسط متخصصین این مجموعه، در ادامه آورده شده است:

انواع اتلاف

طی یک بررسی، به طوركلي هفت نوع اصلي اتلاف (در زبان ژاپنی "مودا")، توسط متخصصان درخط توليد تويوتا شناسایی شد كه شامل موارد زير مي‌باشد: (اين ليست توسط متخصصانی که در این رابطه مطالعات گسترده­ای انجام داده­اند، توسعه یافته و منتشر شده است.)

1 _ تولید بیش از حد (Over Production)

اضافه توليد عبارت است از، توليد بيش ­تر از تقاضا يا توليد زودتر از زمان مورد نياز، اين اضافه توليد خطراتي چون كهنه و دمده شدن، افزايش توليد معيوب، احتمال مجبور شدن به فروش محصول با قيمت پايين و یا تبدیل شدن قطعات محصول به ضایعات را افزايش مي ‌دهد.

2 _ نقص (Defects)

مواردی چون تحويل دير هنگام، اشتباه در برنامه‌ ريزي، تهیه اطلاعات نادرست  توليد، توليد كالايي با ويژگي­ هاي غير مطلوب، استفاده بيش ازحد از مواد خام يا ايجاد محصول معیوب را شامل مي‌ شود.

3 _‌ موجودي (Inventory)

اتلاف موجودي عبارت است از در اختيار داشتن مقادير زياد و ناضروري از مواد خام، موجودی در حال ساخت (Work Inprocess) و كالاهاي نيمه تمام و همچنین كالاهاي تمام شده. موجودي بيش از حد موجب بالا رفتن هزينه‌ هاي اقتصادي از جمله هزينه انبارداري بيش ­تر و همچنین افزایش کالاها و محصولات معیوب مي‌ شود .

4 _ حمل و نقل  (Transportation)

اتلاف در روند انتقال، شامل هرگونه جابجايي مواد، كه به ارزش توليدات نیافزاید، مانند جابجايي مواد بين واحد هاي یک توليدي می شود. ایده ­آل ترین حالت در خط تولید یک محصول به این صورت است كه خروجي يك واحد فوراً و بلافاصله به عنوان ورودي و مواد اوليه در واحد بعدی استفاده شود. انتقال مواد موجب طولاني ‌تر شدن چرخه تولید می­ گردد، علاوه بر آن استفاده نامؤثر از نيروي كار و فضا افزايش می­ یابد و به دلیل طولانی شدن مدت انتظار، در خط تولید سیستم توقف و مکث ایجاد می­ کند.

5 _ انتظار (Waiting)

انتظار عبارت است از زمان هدر رفته در فعالیت كارگران يا ماشين ‌ها به خاطر تنگنا ها يا جريان ناكارآمد توليد در كارخانه.

6 _ حركت (Motion)

اتلاف در حرکت عبارت است از هر نوع حركت فيزيكي يا راه رفتن كارگران كه آن ­ها را از كار اصلي باز دارد يا موجب تأخير در آن ‌شود. به عنوان مثال، راه رفتن جهت پيدا كردن ابزار يا حركات سخت بدنی به دليل عدم رعايت شرايط ارگونو‌مي كه بدیهی است فعالیت كارگران را كند کرده و بازده نیروی کار را کاهش دهد.

8 _ پردازش بیش از حد (Over Processing)

عبارت است از انجام فعاليت­هایی که بيش از کیفیت و ویژگی­های مورد نیاز مشتری است. مانند پرداخت كاري نهايي سطوحي كه توسط مشتري ديده نخواهد شد.